نشانه های راه سعادت و خوشبختی
[ بازدید : 72 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]
انتخاب مسیر زندگی |
نشانه های راه سعادت و خوشبختی[ بازدید : 72 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] ننشانه های راه سعادت و خوشبختینشانه های راه سعادت و خوشبختیبرای شناخت راه سعادت حقیقی که راه ایمان به خداوند عز و جل است، شایسته است تا نشانه های این راه را تبین کنیم تا راه را با اطمینان و همت بلند بپیماییم: مسیر و راه پروردگار عز و جلخداوند بلند مرتبه می فرماید {و آنكه راه راست من اين است، پس از آن پيروي كنيد و از راههاي [ديگر] پيروي مكنيد که شما را از راه او [خدا] جدا كنند. اين است حكمي که شما را به آن سفارش نموده است تا پروا پيشه كنيد } [سوره انعام آیه 153] پس راه سعادت راه خداوند است و سفارش او به بندگان پیمودن همین راه است- و او به مصلحت آنان داناتر است- و بدون تردید بدبخت کسی است که راه خداوند را واگذارد و سعادت را در راههای مختلف بشری انتظار داشته باشد. در غیر راه خداوند هیچ گونه سعادت و خوشبختی وجود ندارد. خداوند متعال می فرماید { هر كس که از هدايت من پيروي كند، گمراه نميشود و به رنج نيفتد (123)و هر كس از ياد من رويگردان شود، زندگانياي تنگ خواهد داشت و روز قيامت او را نابينا برانگيزيم (124)} [سوره طه آیه 124-123] خوشبختی برای کسی است که راه را پیمود و از هدایت پیروی نمود و بدبختی برای کسی است که روی گردانی نموده و پشت کرد اگر چه از افراد مشهور و ستارگانی باشد که در هر کجا به او اشاره می شود. بدبختی عبارت است از: تنگی و نگون بختی در دنیا و آخرت. راه گرد آوردن سعادت روح و جسم با همکارل بیونگروان پزشک مشهور فرانسویایمان و سلامت روان"در طول سی سال گذشته افراد زیادی از ملت های مختلف متمدن دنیا از من مشوره خواسته اند و صدها بیمار را مداوا کرده ام و هیچ مشکلی چون مشکل کسانی نیافتم که به میانه عمر خود رسیده اند کسانی که به حدود سی و پنج سالگی یا حدود آن رسیده اند که اساس آن به از دست دادن ایمان و خروج آنها از آموزه های دین بر نمی گردد و درست است بگوییم که تمام این بیماران شکار بیماری شده اند زیرا از آرامش روانی که دین بوجود می آورد محروم شده اند و هیچ کدام از آن بیماران بهبودی خود را بازنیافتند مگر هنگامی که به ایمان به دین بازگشتند و با انجام دادن بایدها و نبایدهای آن در برابر مشکلات زندگی یاری گرفتند"بدیهی است که انسان از روح و جسم تشکیل شده و هر کدام از آنها به غذای خاص خود نیاز دارند. برخی از افکار، اندیشه های عرفانی و فلسفه های بی بنیاد به خواسته های روح توجه می کنند و منکر خواسته های جسم اند. نتیجه این افکار سقوط در دره عمیق مادیگرایی و از بین رفتن معنویت گشته است. مادیگرایی که تمام خواسته های بدن را لبیک گفته و جمع عظیمی از انسان ها را در این میان به حیوانات یا ابزارهایی بدل ساخته است که فقط در پی لذات و شهوات اند. اما اسلام روح را با انوار آسمان تغذیه می کند و به جسم نیز می پردازد و نیازها و شهوات حلال و پاک او را سیراب می کند {و در آنچه خداوند به تو داده است [اصلاح] سراي آخرت را بجوي و بهرهات از دنيا را [نيز] فراموش مكن و چنان که خداوند به تو نيكي كرده است نيكي كن و در زمين در پي فساد مباش. که خداوند فساد پيشگان را دوست نميدارد } [سوره قصص آیه 77] رسول خداوند صلی الله علیه و سلم سخن سلمان را تایید کرد وقتی که گفت:" خدایت بر تو حقی دارد و جسمت بر تو حقی دارد و خانواده ات بر تو حقی دارد به هر صاحب حقی، حقش را بده"( روایت از صحیح بخاری است) راه سعادت و شجاعتکسی که شیرینی ایمان را چشید، هرگز نمی تواند آن را ترک کند حتی اگر شمشیر بر گردن او بنهند. به جادوگران زمان فرعون دقت کن آن گاه که ایمان آوردند و راه سعادت را در پی گرفتند، فرعون آنان را تهدید کرد و به آنان گفت { پس [بدانيد] که دستانتان و پاهايتان را بر خلاف همديگر ميبرّم و شما را بر تنههاي [درخت] خرما به دار كشم و بي شك خواهيد دانست كدام يك از ما سخت كيفرتر و پايندهتر است } [سوره طه آیه 71] پاسخ آنان با استواری و ثابت قدمی همراه بود {[ساحران به فرعون] گفتند: تو را بر دلايل روشني که به ما رسيده است و [بر] كسي که ما را آفريده است، برنگزينيم، پس به هر حكمي که ميخواهي حكم كن. [تو] فقط [ميتواني] در اين زندگاني دنيا حكم كني } [سوره طه آیه 72] ثابت قدمی آنان بعد از ایمان، زمانی محقق شد که آنان شیرینی ایمان را چشیدند و این سبب شد تا آنان بیشتر به آرامش و ثابت قدمی در نظرات و تصمیم های خود برسند، حتی در برابر تهدید به کشتن نیز خم به ابرو نیاورند. سعادت عبارت است از آرامش و راحتی دلبدون راحتی و آرامش هیچ گونه سعادت و خوشبختی وجود ندارد و راحتی و آرامش بدون ایمان حاصل نمی شود. خداوند بلند مرتبه می فرماید {اوست كسي که در دل مؤمنان آرامش نازل كرد تا ايماني با ايمان [پيشين] آنان افزون شود. و سپاهيان آسمانها و زمين از آن خداست. و خداوند داناي فرزانه است } [سوره فتح آیه 4] روز ماری هاوروزنامه نگار انگلیسیپاسخ های قانع کننده"من در اسلام پاسخ قانع کننده را در باره معضل روح و ماده یافتم و دانستم که جسم به مانند روح بر گردن ما حقی دارد و نیازهای جسم در نظر اسلام همان غرایز طبیعی هستند که باید سیر شوند تا انسان بتواند قوی و پرکار و مولد زندگی کند اما اسلام برای اشباع این غرایز اصولی را پی ریزی کرده است تا این غرایز بر اساس پایه های سالم اشباع شوند و رضایت نفس و روان حاصل شود و به دستورهای اسلام پایبند شوند مثلا ازدواج در اسلام تنها راه مشروع اشباع غریزه جنسی است و نماز و روزه و عبادت و ایمان به خداوند دیگر وسایل اشباع جانب روحی انسان هستند و به این ترتیب توازنی که در زنگی کریمانه انسان لازم است محقق می شود"ایمان از دو جهت سعادت می بخشد؛ اول: از افتادن در گرداب گناه و فساد که از خطرناکترین اسباب بدبختی و نگونساری است، جلوگیری می کند. هیچ چیز نمی تواند تضمین کند که شهوات و امیال فرد را به هلاکت نکشاند. آن گاه که دل او از ایمان به خدایش خالی شد. دوم: او به مهمترین شرط از شروط سعادت و خوشبختی دست می یابد که آن راحتی و آرامش است، در دریای مشکلات و بحران ها لنگرگاه نجاتی جز ایمان نیست. بدون ایمان عوامل خوف و اضطراب افزایش می یابند و با ایمان هیچ چیز ارزش ترسیدن ندارد به جز مقام خداوند سبحان. مومن سختی را حقیر می شمارد زیرا او بر خداوند توکل نموده است. قلب خالی از ایمان چون برگی قطع شده از شاخه است که تند بادها او را به هر سمت می برند. آیا چیزی را می شناسی که بیش از مرگ و سفر از این جهان سبب ترس آدمی شود؟ اما این در نزد مومن سبب ترس نمی شود، بلکه مرگ سبب اطمینان و آرامش اوست. برای کسی که دلش پر از ایمان و تقواست چه چیز بیشتر از مرگ می تواند سودمند باشد؟! ایمان احساس امنیت و آرامش را در وجود آدمی می جوشاند. انسان مومن با اعتماد و آرامش در راه خداوند طی طریق می کند. زیرا ایمان راستین او به خدایش همیشه او را به امید، نسبت به او یاری می دهد و او را به رعایت و حمایت خداوند در همه اوقات امیدوار می کند، او همیشه احساس می کند که خداوند متعال در هر لحظه با اوست. خداوند متعال می فرماید { و [بدانيد] که خداوند با مؤمنان است } [ سوره انفال آیه 19] ولیم جیمسفیلسوف امریکاییایمان و پریشانی و اضطراب با هم گرد نمی آیند"امواج سهمگین اقیانوس آرامش عمق دریا را بهم نمی زند و امنیت آن را بهم نمی ریزد و این چنین است فردی که ایمانش به خداوند ژرف شده است او در برابر پریشانی ها مقاوم است و توازن خود را از دست نمی دهد و همیشه آمادگی دارد تا در برابر حوادث بایستد"مومن با هر مقدار مشاکل مواجه شود و هر چندان مصیبت بر او بیاید کتاب خداوند و کلمات نورانی او که مملو از هدایت هستند کافی ایند تا وسوس های نفس او را از بین ببرند و درد جراحات جسد او را التیام ببخشند و ترس او را به امنیت و صلح و شقاوت و بدبختی را به راحتی و آرامش بدل سازند به همین سبب او را به تحقق آرامش روانی و سعادت روحی راهنمایی می کند، چیزی که با هیچ خوشی دیگری برابری نمی کند حتی اگر تمامی گنجینه های دنیا را داشته باشد. سفر سعادت از دنیا به سوی بهشت پر نعمتمشخص است که زندگی مردم سه مرحله دارد: نخست در دنیا، دوم بعد از مرگ در قبر و سوم به روز قیامت، راه سعادت و خوشبختی تمام این مراحل را در بر دارد. در باره مسیر دنیا خداوند متعال می فرماید {هر كس در حالي که مؤمن است كار شايسته انجام دهد، مرد باشد يا زن، او را به زندگانياي پاك زنده ميداريم و پاداششان را به [حسب] نيكوترين آنچه ميكردند، به آنان ميدهيم } [ سوره نحل آیه 97] کاسیوس کلهمشت زن امریکاییساحل امنیت"هر گاه مسلمان قرآن را با تعمق بخواند و به راستی به انجام دستورات و شعائر اسلامی قیام کند در سفر اسلام به سوی ساحل امنیت در حرکت است همان کاروان استقرار و آرامش و دوری از پلیدی شیطان"یعنی او را در دنیا زندگی خوشبخت به همراه آرامش و شادمانی می دهیم، حتی اگر مال و دارایی کمی داشته باشد. این با دادن آرامش روانی و آسایش و یقین به خداوند بلند مرتبه و اعتماد به او صورت می گیرد. اما سعادت مومن در قبر، آن را در آن چه ابوهریره از رسول خدا صلی الله علیه و سلم روایت نموده است می یابیم. می فرماید:"مومن در قبرش در باغی سرسبز بسر می برد و قبرش هفتاد ذرع فراخ می شود و به مانند شب چهارده روشن می شود"( البانی روایت را حسن شمرده است). و در باره سعادت اخروی او خداوند بلند مرتبه می فرماید{و امّا نيكبختان در بهشتند، در آنجا تا زماني که آسمانها و زمين باقي است، جاودانهاند. مگر مدّت زماني که پروردگارت بخواهد. [که ما به] بخششي ناگسستني ميبخشيم } [ سوره هود آیه 108] آنان به خوشبختی دنیا و نعمت جاویدان آخرت رستگار شدند. پس اسلام سعادت ابدی را برای انسان آورده است. سعادت انسان در زندگی کنونی که به سر می برد و سعادت او در سرای دیگر و آن چه در نزد خداوند هست بهتر و پایدارتر است. بلکه خداوند سعادت دنیا و آخرت را متصل به هم ساخته که هیچ گونه تضادی در میان آنان نیست، این دنیا فقط راهی برای رسیدن به آخرت و سعادت بزرگ آن است پس این راه یکسانی است راه خوشبختی جاودانه در دنیا و آخرت. خداوند بلند مرتبه می فرماید {هر كس که خواهان پاداش دنياست، [بداند] که پاداش دنيا و آخرت به نزد خداوند است و خداوند شنواي بيناست } [ سوره نساء آیه 134] [ بازدید : 93 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] چگونه شغل مورد علاقه خود را پیدا کنیم؟اشتن یک شغل ایدهآل و دلخواه بیشتر از آن چیزی که فکرش را بکنید بر کل
زندگی شما تاثیر گذار خواهد بود، صحبت فقط سر دستمزد ماهیانه شما نیست بلکه
ابعاد روحی و جسمی نیز مورد نظر است. [ بازدید : 69 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] ادامه مطلب حمایت از کالای ایرانیحمایت از کالای ایرانی» شعاری بود که رهبر انقلاب برای سال 1397 برگزیدند؛ شعاری که نشانگر نگاه راهبردی ایشان به مقوله اقتصاد در جهت پیشرفت است. با پیگیری این راهبرد و خرید کالای ایرانی مسیر رونق تولید و کسب و کار میسر شده و از آسیب های اجتماعی کاسته خواهد شد.[ بازدید : 69 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] ادامه مطلب ضرورت حمایت از کالای ایرانی[ بازدید : 78 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] مراحل انتخاب شغلدر این مقاله قدم به قدم مراحل مهم را به شما معرفی می کنیم که برای تغییر شغل باید بردارید تا شغلی که انتخاب می کنید از هر جهت برای تان مفید باشد.اما مراحلی که در این مقاله به شما معرفی می کنیم به شرح زیر است :
1-همه ما در مرحله نوجوانی یا جوانی در موقعیت انتخاب شغل قرار می گیریم. اما اینکه بفهمیم واقعا کدامیک از مشاغل برای ما مناسب است، کار راحتی نیست. انتخاب شغل مرحله مهمی در زندگی است که می تواند شما را به آنچه آرزویش را داشتید برساند یا از آن دور کند. تا زمانی که کاملا آماده نیستید و اطلاعات کافی ندارید، هیچ تصمیمی نگیرید. اگرچه این یک توصیه واضحی است ولی بسیاری از افراد هستند که تحت فشارهای موجود و بدون داشتن اطلاعات لازم، برای شغل آینده خود تصمیم می گیرند. یادتان باشد برای شروع ابتدا باید خودتان را خوب بشناسید. بسیاری از نوجوانان و جوانان در واقع نمی دانند چه کسی هستند، فقط می دانند که چه کسی می خواهند بشوند. از آنجا که این آرزوهای آنها برپایه آگاهی لازم نیست، در نهایت به نارضایتی و عدم موفقیت می رسند. پس هر چقدر لازم است وقت صرف کنید و خودتان را خوب بشناسید. شخصیت خود را بشناسید، بفهمید چه استعدادها و توانایی هایی دارید، چه مهارت هایی دارید و چه مهارت هایی را به راحتی می توانید کسب کنید.
-2چه چیز واقعا برای تان اهمیت دارد؟ چه چیز سر حوصله تان می آورد؟ چه کاری را آن قدر دوست دارید که اگر برایش به شما دستمزد داده شود، احساس گناه می کنید؟ این سوالات می تواند به شما کمک کند یکی از مهم ترین عناصر انتخاب شغل را پیدا کنید، یعنی ارزش ها. ارزش های شما تکیه گاه احساسی کاری است که انجام می دهید. در شغل هایی که خوب نتیجه می دهند معمولا بین ارزش های شخصی فرد و کاری که انجام می دهند، هماهنگی وجود دارد. جست و جوی کارتان را با ارزیابی ارزش های تان و نوشتن آن ها با دقت و وضوح هرچه تمام تر، شروع کنید.
-3در انتخاب شغل خود دید وسیعی داشته باشید. به جای اینکه گزینه ها را محدود کرده و دیدی سطحی داشته باشید، به دقت جوانب مختلف حوزه ها و مشاغل مختلف را در نظر گرفته و خوب بسنجید. در فرآیند انتخاب شغل تان انعطاف لازم را داشته باشید. به عنوان مثال اگر می خواهید بیولوژیست دریایی شوید، چرا به این فکر نکنید که می توانید یک دوره عکاسی و نویسندگی هم بگذرانید و داستان های مصور در مورد گیاهان و موجودات دریایی بسازید. یادتان باشد هیچ گزینه ای را نادیده نگیرید و خلاقیت و انعطاف لازم را به خرج دهید.
-4روی نقاط قوت خود کار کنید. دربسیاری موارد افراد برای تقویت ویژگی های ضعیف خود، بدون در نظرگرفتن نقاط قوت شان، در دوره های مختلف آموزشی شرکت می کنند تا آمادگی لازم برای ورود به شغلی را پیدا کنند. این خوب است اما بهتر است برای جلوگیری از هزینه مالی و زمانی اضافی و همچنین تسریع روند پیشرفت و موفقیت خود، نقاط قوت خود را به خوبی شناخته و بر اساس آنها تصمیم گرفته و پیش بروید. شغلی خوب است که در آن بتوانید از نقاط قوت خود به درستی استفاده کنید.
-5داوطلبانه در مشاغل مورد علاقه تان وارد شوید. بهترین راه برای کسب شناخت خوب از شغل مورد علاقه تان، دست به کار شدن و ورود به آن به شکل کارآموزی و آزمایشی است. اگر شما به دنبال دستمزدی نباشید و کارفرما انگیزه زیاد شما را احساس کند، مشکلی برای این کار وجود نخواهد داشت. یادتان باشد در کنار آشنایی با شغل و کسب تجربه، شبکه ارتباطاتی با افراد مختلف برقرار می کنید که بسیار ارزشمند است.
-6با افرادی که در شغل مورد علاقه تان مشغول به کار هستند، صحبت کنید. از آنها سوالاتی بپرسید مانند: «آیا شما پس از گذشت چند سال، هنوز از کار کردن در این شغل لذت می برید؟»، « نقاط ضعف این شغل چیست؟»، « وضعیت درآمدی و بازارکار این شغل به چه صورت است؟
7-به همه حرف ها و توصیه ها گوش دهید و در نهایت خودتان تصمیم بگیرید. والدین، معلمان، دوستان و مشاوران شغلی همه به شما کمک می کنند ولی خود شما نیستند. هیچ کسی دقیقا و به درستی نمی داند که چه شغلی برای شما خوب است. مراقب باشید اطرافیانی که هیچ تجربه ای در شغل مورد نظر شما ندارند، با دادن اطلاعات یا شایعاتی بی اساس، شما را گمراه نکنند. با آنها مودبانه برخورد کنید ولی سعی کنید خودتان تحقیقات لازم را انجام و اطلاعات درستی بدست بیاورید.
-8هیچ جایگزینی برای تجربه وجود ندارد. هرچه بیشتر بهتر است. می توان گفت تقریبا همه مشاغل از بیرون، متفاوت از درون آن به نظر می رسند. اگر به تازگی وارد بازار کار شده اید یا می خواهید شغل تان را تغییر دهید، با افرادی صحبت کنید که در آن شغل دست دارند. شغلی در آن زمینه یا صنعت برای خود پیدا کنید و مطمئن باشید همانی خواهد بود که همیشه می خواستید. و به هیچ وجه فقط به یک تجربه کاری تکیه نکنید. تا آن جا که می توانید در زمینه کاری خود، تجربه بیندوزید. باتجربه خواهید فهمید که کاری به دردتان می خورد و با ارزش ها و اولویت های تان جور است یا نه.
-9 در این دنیای مملو از اطلاعات تکنیکی، فشار زیادی برای تخصصی کردن علوم یعنی بیشتر و بیشتر دانستن درمورد یک رشته محدود است. این خطرناک است، چون این احتمال وجود دارد که شدیدا از رده خارج شوید. خیلی افراد کارشان را به این علت از دست می دهند که به تدریج دیدی کانونی نسبت به شخص یا چیزی که هستند و توانایی های شان پیدا می کنند. بحث قدیمی تخصص گرایی مقابل کلی گرایی این روزها نامی تازه گرفته است: متخصص کلی گرا. یعنی کسی که باوجود داشتن شمای کلی از کار، در زمینه های مختلفی از آن تخصص پیدا کرده است. این روزها سواد به این گفته می شود. این که تا می توانید درمورد موضوعی که دوست دارید در زمینه کاری تان اطلاعات جمع کنید و مقصد و هدف آن رشته را دنبال کنید.
-10همه ما اولویت های خاصی در زندگی خود داریم. در برخورد خود با دیگران، در طرز فکر خود و تصمیم گیری های مان، در ارجحیت دادن به مفاهیم مقابل انسان ها یا برعکس و میزان راحتی خود با ابهامات زندگی. برای خیلی از افراد، این اولویت ها در سطح ناخودآگاه شان عمل می کند اما شدیدا بر عملکرد ما با دیگران تاثیر می گذارد. شاید این سوال ها بتواند در فهم این قضیه کمک تان کند. آیا خودتان را فردی شهودی می دانید؟ آیا رفت و آمدی هستید یا دوست دارید بیشتر در خانه بمانید؟ در رویارویی با تصمیم گیری ها، آیا به واقعیات تکیه می کنید یا احساسات تان؟ پاسخ شما به این سوالات شما را به کاری که انجام میدهید نزدیک تر می کند.
-11تعهد پایین و عملکرد متوسط این روزها به هیچ وجه قابل قبول نیستند. مشکل این جاست که ممکن است زمانی پی به مفهوم این جمله ببرید که دیگر از کار اخراج شده باشید. پس چطور باید خودتان را محافظت کنید؟ اگر کاری را پیدا کنید که بتوانید 110 درصد به آن متعهد شوید، هیچ وقت با چنین مشکلی مواجه نخواهید شد.
-12خیلی از شغل هایی که این روزها دنبال نیروی کار است، وعده می دهد که طی دو سال حقوق میلیونی برای تان درست کند. مشکل این جاست که خیلی از تازه واردان به آن کارها با این ایده وارد آن کار می شوند و خرج و مخارج شان را هم با همان ایده انجام می دهند. یک راه بهتر برای شروع این است که درست از همان آغاز کار، سبک زندگی تان را طوری ساختاربندی کنید که بتوانید 10 درصد از حقوق تان را هر ماه کنار بگذراید. پس انداز عاقلانه همیشه یکی از بهترین راه های پیشرفت بوده است.
-13نمی توانید منتظر کارفرمای تان بمانید که لقمه را دهان تان بگذارد. نکته این جاست که نمی توانید در این زمینه به او اطمینان کنید. کارفرمایان امروزی می خواهند هر تومانی که از جیب شان بیرون می رود، با چند تومان جایگزین شود. آن ها روی شما سرمایه گذاری می کنند و وقتی بتوانند یک سود فوری و خوب یا نیرو و مهارتی خاص در شما ببینند، سریع دست به کار می شوند. نکته این جاست که نمی توانید روی هیچ کدام این ها حساب کنید. خودتان باید دست به کار شوید و با تلاش زیاد خودتان را جلو ببرید.
-14اگر مراحل قبلی را که ذکر شد مطالعه کنید، جای تاکید روی هدف را خالی می بینید. دلیل آن این نیست که اهداف اهمیت ندارند. بلکه هدف شما معمولا از همه آن عوامل دیگری که به آن اشاره شد، مثل ارزش ها، مهارت ها، استعدادها و... ناشی می شوند و حتی اگر آن ها را در دفترتان یادداشت کنید یا روی آینه بنویسید، بازهم نمی توانید نیاز به تغییر و انطباق و سازگاری با شرایط جدید، رشد خودتان و توسعه فرصت های تان را بپوشانید. تفاوت این جا بین «جهت» و «برنامه» است. مورچه برای خود جهتی دارد اما برنامه ندارد. او می داند که کجا می خواهد برود و برای رسیدن به آن جا از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند. اما آن مورچه این جهت را جایی ننوشته است. فقط با اطمینان کامل می داند که جهت اصلی او به آن سمت است و باید به آن جا برسد. جهت شغلی دنیای امروز هم به همین منوال است. [ بازدید : 66 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] انتخاب شغل مناسب با این 10 قدم سادهاین روزها انتخاب شغل از گذشته خیلی سخت تر شده است. این مساله سه دلیل دارد: اول این که امروزه شغل های خیلی بیشتری نسبت به گذشته وجود دارد، دوم اینکه تعریف شغل های مختلف تغییرپذیرتر هستند و سوم این که سطح توقع خیلی بالا رفته است. اکثر خانم ها و آقایانی که امروز وارد بازار کار می شوند، انتظار دارند که طی زندگی شغلی خود، سه بار یا بیشتر، شغل شان را تغییر دهند. در این مقاله 10 قدم مهم را به شما معرفی می کنیم که برای تغییر شغل باید بردارید تا شغلی که انتخاب می کنید از هر جهت برای تان مفید باشد. 1 – ارزیابی ارزش ها چه چیز واقعا برای تان اهمیت دارد؟ چه چیز سر حوصله تان می آورد؟ چه کاری را آن قدر دوست دارید که اگر برایش به شما دستمزد داده شود، احساس گناه می کنید؟ این سوالات می تواند به شما کمک کند یکی از مهم ترین عناصر انتخاب شغل را پیدا کنید، یعنی ارزش ها. ارزش های شما تکیه گاه احساسی کاری است که انجام می دهید. در شغل هایی که خوب نتیجه می دهند معمولا بین ارزش های شخصی فرد و کاری که انجام می دهند، هماهنگی وجود دارد. جست و جوی کارتان را با ارزیابی ارزش های تان و نوشتن آن بها با دقت و وضوح هرچه تمام تر، شروع کنید. 2 – تشخیص مهارت ها و استعدادها مهارت چیزی است که طریق انجام آن را یاد گرفته اید. استعداد چیزی است که با آن به دنیا آمده اید. درک متفاوت بین این دو اهمیت بسیاری دارد. ممکن است در کاری مهارت داشته باشید اما برای تان جالب نباشد. اما این احتمال وجود دارد که اگر استعداد کاری را دارید، بین آن استعداد خاص و ارزش های تان تطابق وجود داشته باشد. این یعنی شما از انجام کارهایی که در آن استعداد دارید بسیار بیشتر لذت می برید تا کارهایی که مهارت انجام آن را آموخته باشید. 3 – تعیین اولویت ها همه ما اولویت های خاصی در زندگی خود داریم. در برخورد خود با دیگران، در طرز فکر خود و تصمیم گیری های مان، در ارجحیت دادن به مفاهیم مقابل انسان ها یا برعکس و میزان راحتی خود با ابهامات زندگی. برای خیلی از افراد، این اولویت ها در سطح ناخودآگاه شان عمل می کند اما شدیدا بر عملکرد ما با دیگران تاثیر می گذارد. شاید این سوال ها بتواند رد فم این قضیه کمک تان کند. آیا خودتان را فردی شهودی می دانید؟ آیا رفت و آمدی هستید یا دوست دارید بیشتر در خانه بمانید؟ در رویارویی با تصمیم گیری ها، آیا به واقعیات تکیه می کنید یا احساسات تان؟ پاسخ شما به این سوالات شمار ا به کاری که انجام دهید نزدیک تر می کند. 4 – تجربه هیچ جایزگینی برای تجربه وجود ندارد. هرچه بیشتر بهتر است. می توان گفت تقریبا همه مشاغل از بیرون، متفاوت از درون آن به نظر می رسند. اگر به تازگی وارد بازار کار شده اید یا می خواهید شغل تان را تغییر دهید، با افرادی صحبت کنید که در آن شغل دست دارند. شغلی در آن زمینه یا صنعت برای خود پیدا کنید و مطئن باشید همانی خواهد بود که همیشه می خواستید. و به هیچ وجه فقط به یک تجربه کاری تکیه نکنید. تا آن جا که می توانید در زمینه کاری خود، تجربه بیندوزید. باتجربه خواهید فهمید که کاری به دردتان می خورد و با ارزش ها و اولویت های تان جور است یا نه. 5 – تخصص اندوزی در این دنیای مملو از اطلاعات تکنیکی، فشار زیادی برای تخصصی کردن علوم یعنی بیسشتر و بیشتر دانستن درمورد یک رشته محدود است. این خطرناک است، چون این احتمال وجود دارد که شدیدا از رده خارج شوید. خیلی افراد کارشان را به این علت از دست می دهند که به تدریج دیدی کانونی نسبت به شخص یا چیزی که هستند و توانایی های شان پیدا می کنند. بحث قدیمی تخصص گرایی مقابل کلی گرایی این روزها نامی تازه گرفته است: متخصص کلی گرا. یعنی کسی که باوجود داشتن شمای کلی از کار، در زمینه های مختلفی از آن تخصص پیدا کرده است. این روزها سواد به این گفته می شود. این که تا می توانید درمورد موضوعی که دسوت دارید در زمینه کاری تان اطلاعات جمع کنید و مقصد و هدف آن رشته را دنبال کنید. 6 – در اولین شغل، اول تجربه بد پول شاید با معدل خیلی بالا از دانشگاه فراغ التحصیل شده باشید. اما وقتی می خواهید وارد بازار کار شوید، اولویت ها حرف اول را می زنند. یک راه خوب برای بالا بردن فرصت های شغلی خود این است که از خودتان سوال کنید: «کدام مقام امکان بیشتری برای ام فراهم می کند که در کارم بهترین باشم؟» و شاید آن کار همانی نباشد که حقوق دل خواه تان را به شما عرضه کند. 7 – انتخاب شغلی که بتوانید 110 درصد به آن متعهد شوید تعهد پایین و عملکرد متوسط این روزها به هیچ وجه قابل قبول نیستند. مشکل این جاست که ممکن است زمانی پی به مفهوم این جمله ببرید که دیگر از کار اخراج شده باشید. پس چطور باید خودتان را محافظت کنید؟ اگر کاری را پیدا کنید که بتوانید 110 درصد به آن متعهد شوید، هیچ وقت با چنین مشکلی مواجه نخواهید شد. 8 – بناکردن سبک زندگی براساس درآمدتان نه توقعات تان خیلی از شغل هایی که این روزها دنبال نیروی کار است، وعده می دهد که طی دو سال حقوق میلیونی برای تان درست کند. مشکل این جاست که خیلی از تازه واردان به آن کارها با این ایده وارد آن کار می شوند و خرج و مخارج شان را هم با همان ایده انجام می دهند. یک راه بهتر برای شروع این است که درست از همان آغاز کار، سبک زندگی تان را طوری ساختاربندی کنید که بتوانید 10 درصد از حقوق تان را هر ماه کنار بگذراید. پس انداز عاقلانه همیشه یکی از بهترین راه های پیشرفت بوده است. 9 – گذاشتن 5 درصد از زمان، انرژی و پول تان برای پیشرفت نمی توانید منتظر کارفمای تان بمانید که لقمه را دهان تان بگذارد. نکته این جاست که نمی توانید در این زمینه به او اطمینان کنید. کارفرمایان امروزی می خواهند هر تومانی که از جیب شان بیرون می رود، با چند تومان جایگزین شود. آن ها روی شما سرمایه گذاری می کنند و وقتی بتوانند یک سود فوری و خوب یا نیرو و مهارتی خاص در شما ببینند، سریع دست به کار می شوند. نکته این جاست که نمی توانید روی هیچ کدام این ها حساب کنید. خودتان باید دست به کار شوید و با تلاش زیاد خودتان را جلو ببرید. 10 – تمایل به ایجاد تغییر و تطابق اگر مراحل قبلی را که ذکر شد مطالعه کنید، جای تاکید روی هدف را خالی می بینید. دلیل آن این نیست که اهداف اهمیت ندارند. بلکه هدف شما معمولا از همه آن عوامل دیگری که به آن اشاره شد، مثل ارزش ها، مهارت ها، استعدادها و... ناشی می شوند و حتی اگر آن ها را در دفترتان یادداشت کنید یا روی آینه بنتویسید، بازهم نمی توانید نیاز به تغییر و انطباق و سازگاری با شرایط جدید، رشد خودتان و توسعه فرصت های تان را بپوشانید. تفاوت این جا بین «جهت» و «برنامه» است. مورچه برای خود جهتی دارد اما برنامه ندارد. او می داند که کجا می خواهد برود و برای رسیدن به آن جا از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند. اما آن مورچه این جهت را جایی ننوشته است. فقط با اطمینان کامل می داند که جهت اصلی او به آن سمت است و باید به آن جا برسد. جهت شغلی دنیای امروز هم به همین منوال است. نتیجه گیری کلی برای بهترین شغل این است که اجازه ندهیم تا روزمرگی و احتیاجات زندگی ما را به سمت شغل خاصی هدایت کند. خود ما باید شغلی را انتخاب و برای به دست آوردن، حفظ و ثباتش تلاش کنیم. پس به امید شغل مناسب بی کار نمانید.
[ بازدید : 88 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] چند راه برای رسیدن به هدف- میزان پیشرفت خود را محاسبه كنید. همیشه مدت زمانی بنشینید و به كارهایی كه برای تحقق آرمانتان انجام داده اید و میزانی كه موفق شده اید، فكر كنید. 7 - یك مدت زمان برای رسیدن به هدف تعیین كنید و فرصت نهایی را در نظر بگیرید. این كار باعث می شود كه برای پیشبرد كارها تلاش بیشتری كنید و هدف خود را جدی تر ببینید. 8 - هدفی انتخاب كنید كه از پس آن بر می آیید. زندگی یك رؤیای شیرین نیست كه با تخیل به آن دست یابید، بلكه واقعیتی است كه خیلی چیزها در آن محدود شده است. از این رو، هدفی داشته باشید كه می دانید می توانید به آن برسید و از عهده شما خارج نیست. 9 - برای رسیدن به هدف برنامه ریزی كنید. راه ها و استراتزی هایی طراحی كنید كه شما را برای رسیدن به هدفتان یاری می دهد. 10 - هدف خود را مرحله ای كنید. زندگی متشكل از مراحل مختلف است و برای رسیدن به یك هدف می بایست مراحل مختلف را پله پله طی كرد. [ بازدید : 80 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] چگونه می توانیم فردی مفید برای جامعه و کشور خود باشیمچگونه می توانیم فردی مفید برای جامعه و کشور خود باشیم.ما مي توانيم با رعايت برخي اصول به انساني شريف تر ، خوشبخت تر و سودمنر براي كشور خود باشيم . تمامي اين اصول ريشه در فرهنگ ما دارد . ما بايد برخي از عادات و خطاهاي فرهنگي خودمان را اصلاح كنيم تا زندگي بهتر و جامعه اي پيشرو داشته باشيم . احترام به حقوق ديگران : ما همواره بايد حقوق اجتماعي سايرين را رعايت كنيم . هيچ كس حق ندارد حق ديگران را ضايع نمايد . همينطور نبايد اجازه دهيم تا فردي به ضايع نمودن حقوق ديگران بپردازد . در مرحله اول با نصيحت و گوش زد كردن و در مراحله بعد كمي جدي تر . اگر شما در مقابل فردي كه به تضييع حقوق شما و ديگران مي پردازد سكوت كنيد به خودتان و جامعه خود خيانت نموده ايد . براي ساختن جامعه اي قدرتمند بايد حقوق مردم احترا بگذاريم . تلاش و كوشش : ما بايد بدانيم كه تلاش براي كسب روزي حلال ، خدمت به ديگران و تلاش براي پيشرفت در كار و پيشه مقدس است . زماني كه ما مشغول فعاليت شغلي و اقتصادي خود هستيم بايد بدانيم كه تلاش براي افزايش بهره وري كار و تلاش براي انجام صادقانه وظايمان از مهمترين اصول است . كشور براي پيشرفت نيازمند سرمايه هاي اقتصادي مي باشد . كسي كه از راههاي شرافتمندا نه به ايجاد يك واحد كاري اقدام مي كند و موفق به افزايش فروش و توليد سود مي شود ، در حقيقت فردي شريف و بزرگوار است كه اولا باعث رشد اقتصاد كشورش شده و دوم اينكه توانسته معاش چند نفر را تامين كند . به نظر من تلاش براي پيشرفت در زمينه هاي اقتصادي و تجاري با هدف صادرات محصول به كشورهاي خارجي و سرازير نمودن ارز به كشور جزء ارزشمندترين امور است . بنابراين بايد آن كساني كه در خود قدرت مديريت و كسب و كار را مي بينند و علاقه مند به خدمت خالصانه به ميهن خود مي باشند بدانند فعاليتهاي اقتصادي و تجاري شرافتمندانه ترين و موثرترين كارها براي پيشرفت و موفقيت كشور مي باشد . خدمت به ديگران : به نظر من اگر هدف افراد حقيقتا خدمت صادقانه به سايرين باشد ، نخستين كسي كه از اين خدمت بهره مند خواهد شد ، خود فرد است . ما بايد بكوشيم به ساير هم وطنانمان خدمت كنيم . هر گونه خدمتي كه از دستمان بر مي آيد . خدما به سايرين ، خدمت به خود است . آنكس كه به ديگران خدمتي نمي كند از ديگران هم خدمتي دريافت نمي كند . هر فرد وطن پرست و آريايي بايد كمر به خدمت وطنش ببندد . يكي از خدماتي كه بسيار ارزشمند است آموزش و پرورش است . كمك به گسترش دانش از هر طريق و افزايش اطلاعات مردم و اعتلاي فرهنگ جامعه از هر راهي خدمت محسوب مي شود و جز با ارزش ترين خدمات است در مورد راه حل مسايل و مشكلات راهحلهاي خوب زيادي وجود دارند كه ما را به موفقيت ميرساند و همين طور راهحلهاي نادرست زيادي كه باعث ميشود مشكلات و ناراحتي ما بيشتر شود، هر قدر بتوانيم راه حلهاي بيشتري پيدا كنيم موفق تريم، براي اينكه راهحلهاي زيادي به دست بياوريم ميتوانيم با دوستانمان مشورت كنيم. ميتوانيم از افراد با تجربه برای برنامه ريزی آينده کمک بگيريم و از تجربيات آنها استفاده کنيم تاراه حل مناسبی برایخدمت بهتر به خودمان و جامعه با توجه به استعداد و علايق خود بيابيم. پس در آخرمي توان گفت برای مفيد بودن بايد به چندين نکته توجه داشته باشيم: *علايق واستعداد خود را بشناسيم و برای شکوفايی آن تمام تلاشمان را بکنيم. * ديگران را دوست بداريم وخود را متعلق به جامعه بدانيم وبرایسربلندی کشور و سرزمينمان از هيچ تلاشی فرو گذار نکنيم. * هنگام برخوردبا مشکلات ابتدا خوب فکر کنيم وسپس با ديگران مشورت کنيم ودر آخر تمام تلاشمان را برای گرفتن بهترين نتيجه به کار ببريم. * آينده نگر باشيم واز کودکی برای آينده برنامه ريزی کنيم. *هر کاری را با علاقه وعشق وبا تمام وجود انجام دهيم حتي اگر پايين ترين مرتبه شغلی در جامعه باشد * وبا ديدن موفقيتهای ديگران به جای سرکوب کردن ايشان به دنبال راز موفقيتشان بگرديم سعی در يافتن آن بکنيم به آن فکر کنيم سپس با علايق واستعداد خودمان تطبيقش دهيم و در آخر به آن عمل کنيم. [ بازدید : 92 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] گام به گام به سوی خوشبختیوشبختی در خانه های شماست بیهوده در باغ دیگران نجویید بدون شک انسان موفّق و خوشبخت انسانی است که آرامش درون داشته باشد یعنی خود را در گیر مسایل پوچ و بی اساس نمی کند و ذهن خود را به مساعل خوب و مثبت مشغول کند یعنی به افکار مثبت بیندیشد و از افکار منفی خود را جدا کند ما معمولا انسانهایی هستیم در محیط اطراف خود دنبال مسایل ناراحت کننده می گردیم . چند نکته کلیدی در مورد(آرامش درون) 1-همیشه در مورداتفاقات و مسایل زندگی خوش بینانه فکر کنیم. 2-سعی کنیم از افکار منفی و کارهایی که ناراحت کننده وبیهوده می باشد به شدّت دوری کنیم. 3-از قابلیت های درونی خود وآنچه که ما را در زندگی خوشحال و راضی می کند بیشتر توجه کنیم. 4-انسان به تنهایی می تواند مسیر خوشبخت بودن را در آنچه که در درون اوست جستجو کند. 5-به قابلیتها وتوانایی های خود بیشتر توجه و متمرکز کند. 6-امید خود را در هیچ شرایطی از دست ندهد و اگر اشتباه وخطایی کردیم دوباره در پی جبران آن باشیم. 7-مقایسه کردن خود با دیگران کار اشتباهی می باشد هر انسان می تواند در زندگی خود دست به کارهای فوق العاده ای بزند ومسیر زندگی خود را به خوبی عوض کند. 8-به خاطر بسپاریم افکار سالم و مثبت بدن سالمی را به وجود می آورد و افکار نا سالم و منفی بدن ناسالمی را به وجود می آورد. 9- شما به تنهایی می توانید معجزه خوب بودن و سالم زندگی کردن را انجام دهید پس برای به دست آوردن خوشبختی تلاش کنید [ بازدید : 88 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] |